15 10 2019

سلسله نشست های نقد و بررسی کتاب (2): کتاب اصلاحات ارضی در کردستان

سلسله نشست های نقد و بررسی کتاب (2): کتاب اصلاحات ارضی در کردستان

نقد و بررسی کتاب «اصلاحات ارضی در کردستان، 1341 – 1353: منطق استقرار، پیامدهای اجتماعی و تبعات سیاسی»
پژوهشکده کردستان‌شناسی دانشگاه کردستان در دومین جلسه نقد و بررسی کتاب، «اصلاحات ارضی در کردستان، 1341 – 1353: منطق استقرار، پیامدهای اجتماعی و تبعات سیاسی» را با حضور نویسنده این کتاب، مورد نقد و بررسی قرار داد.
چهارشنبه (24 مهر) پژوهشکده کردستان‌شناسی دانشگاه کردستان در دومین جلسه نقد و بررسی کتاب، «اصلاحات ارضی در کردستان، 1341 – 1353: منطق استقرار، پیامدهای اجتماعی و تبعات سیاسی» را با حضور نویسنده این کتاب و اساتیدی از حوزه‌های تاریخ و جامعه‌شناسی مورد نقد و بررسی قرار داد.
در ابتدای این جلسه نویسنده کتاب، دکتر شهین رعنایی، ضمن تشکر از پژوهشکده کردستان‌شناسی دانشگاه کردستان به جهت انتخاب این کتاب، به بیان خلاصه‌ای از کتاب پرداخت و اظهار کرد: این کتاب در خصوص اصلاحات ارضی در کردستان و پیامدهای آن در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نگاشته شده است.
وی در خصوص دلیل توجه به این مسئله و نگارش کتابی در این زمینه، عنوان کرد: کردستان در سال 1335 بالاترین میزان تمرکز جمعیت روستایی را داشته و 85 درصد جمعیت استان روستایی بوده که اصلاحات ارضی این جمعیت را تحت تأثیر خود قرار داده و به همین جهت بررسی این مسئله در کردستان امری قابل توجهی است.
نویسنده این کتاب ضمن اشاره به اهمیت کشاورزی در این منطقه، ادامه داد: فعالیت‌های احزاب چپ و رویکرد آنها نسبت به اصلاحات ارضی و تحولاتی که در نتیجه این فعالیت‌ها در استان روی داد، در کتاب مورد توجه قرار گرفته است.
وی در خصوص نتیجه تحقیق و پژوهش در این زمینه‌ها نیز اظهار کرد: استان کردستان به دو بخش شمال و جنوب تقسیم می‌شود و اصلاحات ارضی در این دو منطقه کاملاً متمایز بوده است و میزان زمینی که بین کشاورزان تقسیم شد، در منطقه شمال و شمال غرب خیلی کمتر از منطقه جنوب و جنوب شرقی بوده و عواملی که منجر به این تمایز شده است، در کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
دکتر رعنایی ادامه داد: کردستان منطقه‌ای روستایی با بافت عشایری بوده و این بافت در شمال و شمالغرب خیلی شدیدتر از منطقه جنوب و جنوب شرق بوده، همچنین موقعیت جغرافیایی شمال و شمال غرب این اجازه را به مالکان می‌داد که جبهه مستحکم‌تری برای اجرای اصلاحات ارضی نسبت به حکومت تشکیل دهند.
وی همچنین به پیامدهای اصلاحات ارضی در کردستان پرداخت و اعلام کرد: اصلاحات ارضی در حوزه اقتصادی منجر شد 60 درصد جمعیت روستایی صاحب زمین شوند و مستقلاً کار کشاورزی انجام دهند اما با توجه به شرایطی که در جریان این اصلاحات در کردستان حاکم بوده، حدود 40 درصد از این زمین‌ها در اختیار مالکان باقی ماند و این نشان دهنده جبهه قوی مخالفت مالکان کردستان با اجرای این برنامه بود.
نویسنده کتاب اعلام کرد: با توجه به اینکه اصلاحات ارضی بیش از یک دهه طول کشید و در سه مرحله انجام شد، این شیوه اجرا منجر به انحراف از اهداف اصلی شد و باعث کاهش بهره وری کشاورزی در کردستان نسبت به دوره ارباب رعیتی شد.
وی به تاثیرات اجتماعی اصلاحات ارضی در کردستان پرداخت و گفت: یکی از اهداف اصلاحات ارضی، توزیع عادلانه ثروت بین جمعیت روستایی و شهری بود اما در نهایت منجر به تشدید اختلاف طبقاتی شد و این مسئله نشان دهنده عدم دستیابی اصلاحات ارضی به اهداف تعیین شده خود در کردستان است.
رعنایی به ابعاد سیاسی اجرای این برنامه پرداخت و گفت: دولت از این طریق خواستار نفوذ و پیدا کردن قدرت هرچه بیشتر در روستاها و سلب قدرت سیاسی از مالکان بود که منجر به افزایش اعتماد مردم به دولت در نقاطی شد که مردم به زمین‌های زیادی دست پیدا کرده بودند اما در مناطقی که زمین کمتر بود، جبهه گیری و دو دستگی در برابر دولت به وجود آمد.

پارادایم و رویکرد نظری کتاب مشخص نیست
در ادامه نیز دکتر حسین دانش‌مهر ضمن تشکر از نویسنده کتاب به جهت انتخاب موضوع، به نقد کتاب پرداخت و اظهار کرد: پس از بیان مقدمه، نویسنده در فصل اول بلافاصله به بیان شرایط اقلیمی، اجتماعی و اقتصادی کردستان پرداخته و در حالیکه عنوان کتاب اصلاحات ارضی است و این عنوان طیف وسیعی از تعاریف را در بر می‌گیرد، تعریف مشخصی برای خواننده ارائه نشده است.
وی کتاب را از نظر روش شناسی مورد نقد قرار داد و افزود: مشخص نیست محقق بر اساس کدام پارادایم و دیدگاه نظری کتاب را نگاشته و این سؤال ایجاد می‌شود که آیا نویسنده موافق اصلاحات ارضی است یا صرفاً آمار و اطلاعاتی تبیین نشده را گردآورده است.
مدیر گروه مطالعات راهبردی و توسعه پژوهشکده ادامه داد: در فصل نخست کتاب اثری از بیان وضعیت اقتصادی کردستان در دهه 30 دیده نمی‌شود در حالیکه خواننده انتظار دارد شیوه معیشت مردم و وضعیت اجتماعی پیش از اصلاحات ارضی نیز در فصل اول بیان شود.
وی بیان کرد: مسئله ارضی همواره مورد مناقشه بوده و کردستان هم از این قاعده مستثنی نبوده اما در کتاب بیان نشده که آیا مناقشات مسئله ارضی در کردستان دهه 40، در چه حوزه‌هایی بوده و آیا اصلاحات ارضی در کردستان اساساً موضوعیت داشته یا خیر؟
دکتر دانش‌مهر با اشاره به اینکه در ایران واحدهای کار جمعی وجود داشته، گفت: در کتاب به واحدهای کار جمعی در کردستان پرداخته نشده و بیان نشده که آیا در کردستان این واحدها وجود داشته یا فقط الگو و نظام بهره برداری از زمین حاکم بوده؟
وی افزود: یکی از دلایلی که اصلاحات ارضی در کردستان دیرتر به ثمر نشست، مخالفت روحانیون بوده و از سوی دیگر طریقت نقشبندیه عمدتاً موافق اصلاحات ارضی بودند، سؤال اینجاست که آیا اینها بدنه اصلی جامعه بوده‌اند؟ و در خصوص مواجهه این دو طبقه سنتی پرنفوذ با اصلاحات ارضی در کردستان مطلبی در کتاب عنوان نشده است.
مدیر گروه مطالعات راهبردی و توسعه پژوهشکده کردستان‌شناسی دانشگاه کردستان با اشاره به اینکه بخشی از 80 درصد جمعیت روستایی ذکر شده در کتاب، صلاحیت دریافت زمین نداشته‌اند، از نویسنده کتاب خواست تا در خصوص وضعیت آنها هم اطلاعاتی ارائه دهد.
وی از نویسنده کتاب خواست تا در خصوص نحوه دسترسی به منابع و افراد اطلاعاتی ارائه دهد و یادآور شد: اصلاحات ارضی در ایران و کردستان فراتر از تحلیل‌های ماست و هرچه پیش می‌رویم می‌بینیم که اصلاحاتی صورت نگرفت بلکه فجایعی را سبب شد که بسیاری از مسائل اجتماعی امروز ریشه در اجرای این قانون دارند.

ضریب اطمینان اسناد مورد استفاده در کتاب پایین است
آرمان اکبری پژوهشگر حوزه تاریخ نیز در ادامه در خصوص این کتاب، اظهار کرد: کتاب «اصلاحات ارضی در کردستان» اولین کتابی است که در این خصوص نوشته شده و به لحاظ روش شناسی تاریخی کار مهمی است و از تمامی منابع، کتب و حتی تحقیق میدانی استفاده کرده است.
وی به عنوان کتاب اشاره کرد و گفت: منطق استقرار که در عنوان کتاب ذکر شده است، در متن کتاب به آن پرداخته نشده و درحالیکه به دوره گذار به سرمایه داری اشاره می‌کند، به منبع ظهور سرمایه داری نپرداخته است.
به گفته اکبری، در کتاب اشاره‌ای به چگونگی زمین دار شدن عشایر و کار آنها در زمین نشده و این درحالیست که عنوان شده 80 درصد جامعه کردستان یعنی اکثریت آن عشیره‌ای بوده است.
وی به پایین بودن ضریب اطمینان اسناد مورد استفاده اشاره کرد و یادآور شد: به این دلیل که اسناد مورد استفاده از اسناد دولتی گردآوری شده و راستی آزمایی نشده و تنها بر اساس گفته مردم بوده است، ضریب اطمینان آنها پایین است.

تناقض در تحلیل‌ها و نتیجه گیری‌ها در کتاب مشهود است
دکتر مسعود بیننده، دکترای جامعە شناسی و مدیر پژوهشی پژوهشکدە کردستان‌شناسی نیز در ادامه با اشاره به اینکه این کتاب حاصل پژوهشی پایان نامه‌ای است، از اعتبار خاصی برخوردار است، گفت: شاخص‌ترین وجه کار در این کتاب استفاده از آمار و اسناد زیادی در خصوص اصلاحات ارضی است و می‌توان گفت این کتاب منبع و ذخیره مهمی در مورد اسناد مرتبط با اصلاحات ارضی در کردستان است.
وی با اشاره به اینکه در کتاب از منابع وسیعی استفاده شده، خاطرنشان کرد: کتاب‌ها و مقالات انگلیسی به روز مورد استفاده بوده و تنوع و اختلاف دیدگاه‌ها در نگارش کتاب لحاظ شده است.
به گفته وی در حالیکه در کتاب‌های دیگر تنها یک جنبه مورد بررسی قرار گرفته، این کتاب تمامی جنبه‌ها را مورد بررسی قرار داده و از این نظر از جامعیت خاصی برخوردار است و با مطالعه کتاب می‌توان به روندهای مختلف اصلاحات ارضی در ایران پی برد.
دکتر بیننده از نبود چارچوب نظری مشخص در کتاب انتقاد کرد و گفت: فرار از چارچوب نظری واقعیت را منحرف کرده و نویسنده باید این مهم را مورد توجه قرار دهد که مرزبندی نظری با نقل قول مشخص نخواهد شد.
وی تقلیل گرایی را از دیگر نقدهای وارده به این کتاب دانست و عنوان کرد: در این کتاب تمامی پدیده‌هایی که بعد از اصلاحات ارضی در کردستان روی داده، به نوعی به پدیده اصلاحات ارضی ربط داده شده و این از منظر روش شناختی درست نیست.
تناقض در تحلیل‌ها و نتیجه گیری‌ها از دیگر انتقادات مطرح شده از سوی بینندە بود که برای روشن شدن آن از مطالب کتاب استفاده کرده و می‌گوید: در قسمتی از کتاب عنوان شده چون درصد کمی از زمین‌های در اختیار زمین داران کاهش پیدا کرده است، پس از نظر پایگاه اقتصادی تغیر چندانی حاصل نشده در حالیکه در بخش دیگری از کتاب نوشته شده اساساً ساختار مالکیت زیر و رو شد و قدرت آنها از بین رفت و این تناقض در نتیجه نبود چارچوب نظری خاص به وجود آمده است.
در ادامه نیز پرسش‌هایی در خصوص کتاب از سوی حضار ارائه شد که در پایان نویسنده کتاب به بخشی از آنها پاسخ داد.

محدودیت دسترسی به منابع، مانع مهمی برای تکمیل اطلاعات کتاب بوده است
دکتر رعنایی، در پاسخ به انتقادات مطرح شده، اظهار کرد: بیشترین انتقاد مطرح شده، نبود چارچوب نظری در کتاب است و این نقد از سوی کسی که رشته جامعه‌شناسی باشد، وارد است اما بیان آن از سوی کسی که رشته تاریخ باشد، باعث انحراف مسئله خواهد شد.
وی به محدودیت‌های دسترسی به داده‌ها در انجام پژوهش اشاره کرد و گفت: متاسفانه به دلیل محدودیت در دسترسی به داده، مواجهه روحانیون، طریقت نقشبندیه، مسائل پس از اصلاحات ارضی و سرنوشت بزرگ مالکان، نتوانستم این مسائل را به دقت بررسی کنم و تنها از طریق اطلاعاتی که از بازماندگان مالکان دریافت شد، به این نتیجه دست پیدا کردم که این افراد پس از اصلاحات ارضی در تهران و شهرهای بزرگ اقدام به خرید سهام کارخانجات کرده‌اند.
وی در پاسخ به انتقاد اساتید از آمارگرایی در کتاب یاد شده، اظهار کرد: علاوه بر آمارها، اسنادی را هم در اختیار داشتم که آنها را تأیید می‌کرد به نحوی که مصاحبه و تاریخ شفاهی از طریق تطبیق آنها با منابع راستی آزمایی شد.

لازم به ذکر است؛ پیش‌تر نیز پژوهشکده کردستان‌شناسی دانشگاه کردستان در نخستین جلسه نقد و بررسی کتاب، کتاب کردها و خاستگاه آنها را با حضور زانیار نقشبندی، یادگار کریمی و رحمان ویسی مورد نقد و بررسی قرار داد.